داستان حذف انتگرال، داستان یک نظام آموزشی
در نوشته قبلی مشاهده کردیم که چگونه انتگرال بدون توجه به یازده سال و چند ماه آموزش قبلی دانش آموزان حذف شده است. در این نوشته مشاهده خواهیم کرد که چرا نباید در نظام آموزش (ریاضی) ایران از این موضوع تعجب کرد
با یک سوال شروع می کنم. یه منحنی بکشین که در نقطه ی الف به خط زیر مماس باشه
حالا به این سوال فکر کنید: یه خط بکشین که در نقطه ی الف به منحنی زیر مماس باشه
وقتی به سوال اول فکر می کردین، داشتین انتگرال رو تجربه می کردین و وقتی به سوال دوم فکر می کردین مشتق رو. حالا از خودتون بپرسین چه جوری می شه این دو تا مفهموم رو از هم جدا نگه داشت. اگه براتون سخته این کار رو بکنین برین یه نگاه به کتاب های درسی بندازین یادبگیرین چه جوری!! اگه حوصله اش رو یا وقتش رو ندارین، خلاصه ی چه جوری این است
سوال دوم رو مطرح کنین و هی بهش از زاویه های مختلف گیر بدین و هی بهش فرمول اضافه کنین و فیه خالدون اون رو در بیارین تا اینکه اون دانش آموز بیچاره کلا یادش بره اصلا اون سوال اول رو بپرسه. یا بهتر و درست تر اینکه بگیم، اصلا نتونه چنین سوالی رو متصور بشه
حالا چی
حالا اینکه من می خوام به طور کمدی تلخ واری از حذف انتگرال دفاع کنم!! وقتی هیچی به هیچی وصل نیست چه فرقی می کنه یکی از اون ها حذف شه. اصلا به نظر من فصل اول کتاب (تبدیل نمودار توابع) هم باید حذف بشه. تنها خاصیتی که اون می تونست داشته باشه این بود که بعدا وقتی داره فیه خالدون مشتق در می آد بهش ارجاع داده بشه تا برای یه سری از خاصیت ها اونجا یه شهودی ایجاد بشه. حالا که ارجاع داده نشده، اصلا چرا اونجا باشه. اینطوری کلی جا برای سبک زندگی باز می شه. فقط تو رو خدا یادتون نره که زندگی یه جریان پیوسته است و گسسته درس دادن اون دانش آموزان را برای هیچی آماده نمی کنه