کنفرانس آموزش ریاضی
انتشار مقاله ی مشترک ام با شراره دستجردی در مجموعه مقالات هفدهمین کنفرانس آموزش ریاضی انگیزه ای شده نگاهی به کارهای انجام شده بیاندازم. باید اعتراف کنم خیلی دور نرفتم چون اولین کار منتشر شده اونقدر نا امیدم کرد که دیگه حالی برام نموند که به باقی کارها نگاه کنم. نه اینکه فکر کنید معیارهایم آنقدر بالاست که دیگه یه کارهایی به چشم ام نمی آد و یا اینکه فکر کنید غرب زده شدم و یه جور دیگه به ماجرا نگاه می کنم. نه. نا امید شدم چون هیچ پیشرفتی نداشتیم و این فرق می کنه با اینکه یه کاری رو در یه موقعیتی و در یه فرهنگی با یه کار دیگه در یه موقعیت و یه فرهنگ دیگه مقایسه کنم. این یعنی یه کار رو در دل موقعیت و فرهنگ خودش در زمان های مختلف ببینم. خوشبختانه فکر می کنم برای این کار و در مورد کنفرانس آموزش ریاضی ایران شایستگی و دانش اش رو داشته باشم چون هم از دومین (و شاید هم اولین کنفرانس آموزش ریاضی) در آن کار ارایه داده ام و هم وقتی بزرگ تر شدم چند باری برای کنفرانس داوری کردم. و راستش آنچه می خواهم بنویسیم بدون همه ی این تجربه ها هم می توانستم بنویسم چون
اولین مقاله منتشر شده در هفدمین کنفرانس آموزش ریاضی ایران ترجمه است بدون اینکه در هیچ جای آن گفته شده باشد که ترجمه است
خوب این به خودی خود بد است و احتیاج به هیچ تجربه ای هم نیست برای اینکه بدانیم بد است. ولی برای من این اتفاق فقط یه اتفاق بد نبود، بلکه تکرار یک تجربه بود. سال ها پیش (نمی دانم کنفرانس چندم ولی قبل از شماره ی ده بود بدون شک) برای کنفرانس داوری می کردم که با موقعیت کاملا مشابه ای روبرو شدم. مقاله ترجمه شده ی به شکل تالیف فرستاده شده را می شناختم. با فرستنده تماس گرفتیم و احتمالا تعجب خواهید کرد که پاسخ او را قانع کننده یافتم. نویسنده که تجربه ی تحقیق نداشت گفت به ما گفته اند چون درخواست ثبت نام زیاد است ما نمی توانیم همه را ثبت نام کنیم، ولی اگر مقاله داشته باشید ثبت نام خواهید شد. من هم از این مقاله خوشم آمد و آن را ترجمه کردم و فرستادم. او نمی دانست که این کار اشتباه است. و در آن مورد یک نفر بود که مقاله ی اصلی را بشناسد و باعث شود مقاله ی ترجمه شده در کتاب کنفرانس منتشر نشود. ا
حدس ام این است که در این مورد هم فرستنده به همین دلیل کار را فرستاده است، برای شرکت در کنفرانس. و حتما می گویید خوب هر بار خدادتا مقاله در دنیا منتشر می شود و صد و خورده ای نفر کمیته ی علمی و اجرایی کنفرانس در برابر اون خدادتا چیزی نیست و شانس اینکه مقاله را دیده باشند تقریبا صفر است. ولی خوب وقتی وسط مقاله و تحت عنوان یادداشت های معلم از فعالیت بچه ها تصویر زیر است آیا یک نفر نباید کنجکاو شود که یاداشت های کدام معلمی به این زبان نوشته می شود
ساده ترین کار و در عین حال اشتباه ترین کار این است که برویم و کنجاوی کنیم و از آنکه مقاله را فرستاده بپرسیم چرا این کار را کرده ای و بدتر اینکه کاسه و کوزه ها را سر او بشکنیم و فکر کنیم کاری کرده ایم و وجدانمان را راحت کنیم. سخت ترین کار و البته درست ترین کار این است که از خودمان بپرسیم از کنفرانس اول تا کنفرانس هفدهم چه به دست آورده ایم و چه کرده ایم و چه نکرده ایم و اصلا چه می خواهیم بکنیم. اگه خیلی هم ناراحتیم و می خواهیم حتما یک نفر را توبیخ کنیم و یا حداقل تشری بزنیم باید به آن صد و خورده ای نفر که در کمیته ی علمی و اجرایی بوده اند بزنیم و یا حداقل به آن چند نفری که مقاله ی مورد اشاره را داوری کرده اند.ا