احتمالا شما هم مثل من اولین کاری که میکنید و در واقع اولین کاری که میتوانید بکنید این است که گشتی در اینترنت بزنید. در این صورت اولین و آخرین چیزی که پیدا میکنید پاراگراف زیر است
بنا به گفته پژوهشگر تاريخ رياضيات، آقاي پرويز شهرياري، مجله اي با نام«حلالمسائل رياضي» قديميترين نشريه رياضي ايران است كه شامل حل مسائل شاخه هاي مختلفه رياضي بوده و با رهنمودهاي آقاي «ناصر هورفر» انتشار مييافت. جلد اول اين مجله در ۱۵ دي ماه ۱۳۰۶ شمسي، در مطبعه نهضت شرق تهران به چاپ رسيده و در اوّل و پانزدهم هر ماه منتشر ميشد. در ضمن، در اين مجله بعضي از مسائل امتحانات نهايي ايران و اروپا و روسيه چاپ ميشد. اين مجله به قطع بزرگ و به خط نستعليق و به خامه زرين خط ( خط مرحوم استاد حسين زرين خط، عضو پيشين انجمن خوش نويسان) است. در اين مجله با اسامي افراد معروفي نظير، تقي هورفر، محمدعلي مجتهدي، غلامحسين مصاحب، محمود مهران و محسن هشترودي روبهرو ميشويم
اگر کنجکاو شوید که پرویز شهریاری این را کجا گفته است، بهترين چیزی که خواهید یافت این است که این پارگرافی است از چیزی با عنوان «نقش مجلههای ریاضی در آموزش ریاضی» که توسط «میر شهرام صدر» نوشته شده است
ناامید نشوید. خوشبختانه اکنون سایت مجله ها را داریم می توانیم راست یابی کنیم و ببینم که بیشتر آنچه در این متن آماده است درست است: «حلالمسائل رياضي» واقعا اولین مجله ریاضی ایران است و همه ی آن اسم ها در جایی از مجله آمده است. اگر چه هیچکدام در آن زمان فرد معروفی نبودند و یا تازه فارغ التحصیلان دارالفنون بودند (مصاحب و مهران و هشترودی و تقی هورفر) یا هنوز دانش اموز متوسطه بودند (مجتهدی.) به هر حال این افراد بعدا آنهایی شدند که می دانیم و می توانیم با کمی جستجو شخصیتی از آنها در ذهن خود بسازیم. ولی با «ناصر هورفر» چه کنیم؟
در فهرست کتابخانه ی ملی تنها برگه ای که با نام ناصر هورفر می یابید برگه زیر است

در آنهم برخلاف معمول شناسنامه ها چیزی از تاریخ تولد پدیدآور نمی یابید. و آنچه در روی جلد مجله می یابید تصویر زیر است

خوب به جلد نگاه کنید. آنچه می بینید «ناصر هورفر» نیست،«ناصر- هورفر- ریاضی» است!! در این لحظه است که ناگهان لامپی بالای سر شما روشن می شود، شاید آنها سه نفر هستند به اسامی ناصر و هورفر و ریاضی؛ نه یک نفر به اسم «ناصر هورفر» !!ا
می دانید یا شاید هم نه، دنیای علم دنیای کوچکی است با کله های بزرگ و بیشتر اوقات با دماغ های بالا. این بدون شک در زمانی که «حلالمسائل رياضي» منتشر شد صادق بوده است. افرادی مثل مصاحب و مهران و هشترودی اگر چه هنوز آدم های معروفی نبودند، به هر حال فارغ التحصیلان دارالفنون بودند و برای خودشان کسی محسوب می شدند. از آنجا که من خودم اینگونه ام حدس می زنم که آنها هم اینگونه بوده اند که تا کسی از آنها خواست چیزی برای جایی بنویسند زود دست به کار نشوند مگر اینکه اندک احترامی برای درخواست کننده قایل باشند. با این حساب، نام درخواست کننده باید برای آنها آشنا بوده باشد
علاوه بر این هنوز که هنوز است ما معلم های معروف را با نام فامیل می شناسیم (حداقل تا زمانی که من دیپلم گرفتم که این چنین بود شاید به این دلیل که مثل این روزها اینقدر معلم معروف نداشتیم.) این بدون شک در زمانی که «حلالمسائل رياضي» منتشر شد صادق بوده است چرا که اصولا اگر می توانستی ریاضی درس بدهی معروف می شدی! برای مثال، عبدالله ریاضی (متولد ۱۲۸۵) به خاطر اینکه ریاضی درس می داد فامیلی اش ریاضی شد (اگر او را نمی شناسید می توانید سرنوشت غم انگیز او را اینجا بخوانید.) و حدس من این است که «ریاضی» در «ناصر- هورفر- ریاضی» همین ریاضی است. او که در زمان انتشار «حلالمسائل رياضي» بیست و یک ساله بوده می توانسته است جذبه ی کافی برای همراهی فارغ التحصیلان دارالفنون را ایجاد کند. همچنان که «حسین هورفر» می توانسته است
نفر بعدی، «حسین هورفر» یکی از پرتالیف ترین معلمین ریاضی اولین دوره ی کتاب های درسی «مطابق برنامه وزارت معارف» است. «هندسه براي دانشآموزان سال ششم دبيرستانها مطابق برنامه وزارت معارف»، «هندسه براي سال دوم دبيرستانها» و چندین و چند کتاب دیگر همه از او به یادگار مانده است
ناصر کیست؟ هنوز نمی دانم
آیا «تقی هورفر» که در زمان انتشار «حلالمسائل رياضي» دانش آموز متوسطه بوده است با «حسین هورفر» نسبتی داشته است. خیلی حدس می زنم داشته است ولی هنوز مدرکی نیافته ام و امیداورم بیابم
می دانم که این نوشته نیاز به کامل شدن و دقیق تر شدن دارد و امیداورم با کمک شما این اتفاق بیافتد
باشد که یادبگیریم تاریخ را محترم بشماریم و درست بنوسیم. آنها که آن را ساخته اند شایسته ی آنند
نوشته را تقدیم می کنم به سمیه شعبانی، دانشجوی قدیم ام، معلم مدرسه و همکار کنون ام، که دسترسی به «حلالمسائل رياضي» را فراهم کرد و آغازگر یک کنجکاوی ساده شد
ناصر کیست
دو روز بعد از نوشتن متن اولیه در حالی که نامیدانه با ویروسهای که به وبسایتم حمله کرده بودند میجنگیدم و میخواستم مطمین شوم که وبسایت برای مدتی از دسترس خارج است اینترنت را برای «ناصر هورفر کیست» ورقی زدم . که ناگهان مصداق آن شدم که جوینده یابنده است. ناگهان مصاحبهای با عبدالله ریاضی را یافتم که در آن گفته بود
از این تاریخ خدمت آموزگاری خود را شروع نموده مدت سه سال در کلاسهای چهارم و پنجم و ششم ابتدائی به تدریس حساب و هندسه پرداختم و چون هر سال بیش از نود درصد دانش آموزان کلاس ششم این دبستان در امتحانات نهایی پذیرفته میشدند از سال ۱۳۰۵ که به اخذ گواهی نامه دوره متوسطه نایل شدم تدریس قسمتی از دروس ریاضی دبیرستانهای دارالمعلمین و شرف و مدرسه صنعتی ایران و آلمان نیز به این جانب واگذار شد و تا مهر ماه ۱۳۰۷ علاوه بر تدریس در این مدارس با مشارکت آقایان حسین هورفر و علی اصغر ناصر مجلهای برای حل مسائل ریاضی منتشر میکردیم
خدای من، علی اصغر ناصر هم اوست که بعدها شد رییس بانک ملی و امضایاش روی اسکناسهای که من در بچگی عیدی میگرفتم بود. این حس که اگه پدرم (کارمند بانک ملی) زنده بود میدانست که او کیست و میتوانست نقشی در جستجوی من داشته باشد، ناگهان دنیا را برایم کوچک تر از آن کرد که به طور معمول هست
استاد خیلی عالی بود.گوشه تاریکی از تاریخ نشریات ریاضی با قلم دقیق و صمیمی شما روشن شد.همیشه از مطالب شما استفاده می برم.
عنایت اله راستی زاده
معلم ریاضی .شیراز
عنایت جان ممنون که خواندی و بیشتر ممنون که حس خوب ات را با من هم به اشتراک گذاشتی. راستش آدم های زیادی نیستند که هر دو این کارها را با هم انجام می دهند. خوب خوب باشی