خداحافظی با بتول

راستش همین هفته پیش بود که به اسناد دارالمعلمات دست پیدا کردم و کمی زمان برد تا آنرا هضم کنم و بدانم چگونه ممکن است به کارم بیاید. یکی از آن اطلاعات این خبر ساده بود که بتول در بهمن ۱۳۱۲ دو روز برای فوت پدربزرگ مرخصی گرفته. خب، سوال به نظر طبیعی که بعد از نوشتن بتول ۳ به فکرم رسید این بود که اگر حرف عیسی صدیق درست باشد و پدر بتول احتشام همایون باشد، پدر بزرگش معین الدوله برادر بزرگتر احتشام السلطنه خواهد بود. در نتیجه بد نیست بدانم معین الدوله کی فوت کرده. با کمال دهان بازی یکهو دیدم که در تاریخ آمده است که در ۱۳۱۲ فوت کرده است!! ولی در چه ماهی؟ عجب بدبختی ای. خوشبختانه خواهرم هست و سریع روزنامه اطلاعات آن سال را برام خرید و من بهمن ماه را روز به روز چک کردم و تصویر زیر دستاورد آن بود

این یعنی بتول در بهمن ماه به مجلس ختم پدر بزرگش معین الدوله رفته و این یعنی اینکه او نوه معین الدوله بوده و این یعنی اینکه او دختر احتشام همایون بوده! ولی چرا نام او در شجره نامه جزو بچه های احتشام همایون نیست و چرا همه آن دلایلی که نشان می دهد او نمی تواند بچه احتشام همایون باشد کار نمی کند، نمی دانم و نخواهم دانست

خداحافظ

تمام تلاشم را کردم که داستان بتول را کامل کنم. ولی الان در نقطه ای هستم که کاملا بن بست است و هیچ راه برون رفتی از آن نمی توانم متصور شوم. بنابراین از لحاظ ذهنی خودم را از بتول علامیر آزاد می کنم و با تمام احترامی که برای او دارم او را به تاریخ می سپارم و شما را به خدای تاریخ. خداحافظ

Subscribe
Notify of

0 Comments
Inline Feedbacks
View all comments