راستش اگر به خاطر این امید نبود که شاید بتوان محسن هشترودی را از پنجره مسیری که همدورهایهای او رفتهاند بهتر شناخت، داستان احمد مهران را نمینوشتم؛ نه به خاطر اینکه آدم مهمی نبوده بلکه به خاطر اینکه ریاضیدان نبوده (البته من این را بعد از کلی سر و کله زدن با تاریخ متوجه شدم.)ا
در سال ۱۳۱۱ سه فارغالتحصیل رشته ریاضی از دانشسرای عالی از بورس دولتی برای ادامه تحصیل برخوردار میشوند: محسن هشترودی، تقی هورفر و احمد مهران. فرض اولیهی من این بود که احمد مهران از این بورس استفاده کرده است ولی هیچ سندی در تایید این حدس نیافتم. بنابراین از این بعد این نوشته براین اساس نوشته میشود که احمد مهران داستان همان احمد مهران است که در سال ۱۳۱۱ دارای بورس دولتی بوده است. با توجه به اینکه بعید است دو نفر که در سال ۱۲۸۶ بدنیا آمده اند و در زمانی که جمعیت خیلی کم بوده است، هم اسم بوده باشند، به نظر میرسد این فرض درستی باشد؛ اگر چه دلایل قویتری هم در زیر مطرح خواهد شد
احمد مهران در سال ۱۲۸۶ به دنیا آمد و در دبیرستان علمیه و دارالفنون درس خواند و در سال ۱۳۱۱ از دانشسرای عالی لیسانس ریاضی گرفت. در همان سال بورس شد برای ادامه تحصیل در رشته ریاضی، ولی از بورس خود استفاده نکرد و «به خدمت نظام وظیفه در دانشکده افسری تهران وارد شد و در رشتهی توپخانه به درجهی افسری رسید و پس از اتمام دوره یکساله به استخدام وزارت معارف در آمد و تا مدیر کلی وزارت فرهنگ پیش رفت…در دورهی نوزدهم مجلس شورای ملی از طرف مردم بروجرد به نمایندگی مجلس انتخاب گردید و سرانجام در سال ۱۳۶۹ خورشیدی دار فانی را وداع گفت.» (۱ ؛ ص. ۱۰۵۹)ا
تقلقول بالا از کتابی است به نام «شاعران تهران از آغاز تا امروز» که این یعنی احمد مهران شاعر هم بوده که به راستی بوده. او در سال ۱۳۴۷ به هزینه شخصی دیوان اشعاری به نام «مکتب راستی» منتشر میکند با محتوای وطنپرستانه و مذهبی. در زیر چند بیتی از یکی از شعرهای او با عنوان «در آسمان» را میخوانید
ای که هم چرخ به فرمان توست عرصه دنیا گل و ریحان توست
خالق ای چرخ کهن جز تو نیست هر چه در آن هست همه آن توست
…
پیرو دستور محمد منم مذهب من معنی قران توست
…
آنکه چنین حمد تو از دل سرود بنده تو «احمد مهران» توست
راستش من یادگرفتهام به منابع با شک و تردید نگاه کنم برای همین ادعاهای بالا را از منابع دیگر هم چک کردم. بنابه سایت پژوهشهای مجلس، «احمد مهران» نماینده مجلس دوره نوزدهم در زمان شاه بوده. علاوه بر این نام او به عنوان مدیر کل وزارت فرهنگ در کتاب سال ۱۹۵۵ میلادی یونسکو ( ۲؛ ص۴۳۳) درمورد آموزش در کشورهای جهان آمده است (۱۹۹۵ میلادی یعنی ۱۳۳۴ همان سالی که برادر او دکتر محمود مهران وزیر فرهنگ شد؛ نام دکتر محمود مهران هم در همان کتاب به عنوان وزیر فرهنگ آمده است. )
علاوه بر این نام او در منبع مهم دیگری هم آمده است (۳؛ ص۱۲۷) با اشاره به چیزی که شاید مهمترین کار او محسوب شود (متاسفانه هنوز نتواستهام درستی این را با استفاده از منبع دیگری هم تایید کنم اگر چه تاریخها جور درمیآیند.) احمد مهران در سال ۱۹۳۵ (یعنی ۱۳۱۴ و دو سال بعد از اینکه به استخدام وزارت فرهنگ در آمده بود) به عنوان مدیر اجرایی وزارت فرهنگ مامور میشود که معمار فرانسوی آندره گُدار را در ساختن موزهی ایران باستان همراهی کند و به نظر میرسد که نقش مهمی در اتمام ساختمان موزه در سال ۱۳۱۶ داشته است
نتیجه اینکه از «احمد مهران» نه به عنوان ریاضیدان ولی به عنوان مثالی از اینکه «اگر ریاضی بخوانی خوب است» میتوان یاد کرد
نتیجهی دیگر که الان زود است بگیرم ولی میگیرم که اگر نشد محسن هشترودی را بنویسم جایی ثبت شده باشد اینکه سه بورسیه ریاضی ۱۳۱۱ وقتی بزرگتر شدند با ایرانی روبرو بودند که از همه لحاظ نیاز به ساختن داشت و هر سه بدون شک میخواستند نقشی در این ساختن داشته باشند (این قسمت ساده و خودبخودی داستان برای آنها بود) ولی باید تصمیم میگرفتند چگونه نقشی را میخواهند داشته باشند (این قسمت سخت داستان بود و به نوعی قسمتی که شکل دهندهی قضاوت ما از آنهاست.) تقی هورفر خود را به تدریس و نوشتن کتاب درسی دانشگاهی مشغول کرد، احمد مهران به معنی دقیق کلمه مشغول سازندگی شد، حداقل تا زمان عرفانی تر شدن، محسن هشترودی …شاید جرات کنم بعدا بنویسم
- مجید شفق. ۱۳۷۷. شاعران تهران از آغاز تا امروز (جلد دوم). انتشارات سنایی
- (1955). INTERNATIONAL YEARBOOK OF EDUCATION-UNESCO
- Canby, S. R. (2009). Shah ʻAbbas: The Remaking of Iran. British Museum Publications Limited.