بسیاری از آدم ها مثل حبیب الله صحیحی به یاد می مانند ، مثل یک اسم روی جلد یک کتاب. اما وقتی کتاب به معروفی سفرهای مارکوپولو است و دور دنیا در هشتاد روز، گاهی معروفیت کتاب به اسم نویسنده و در بسیاری از اوقات به اسم مترجم می چربد و آدم ها کتاب را مثل اینکه از آسمان افتاده پایین به یاد می آورند. البته چون من هر دوی کتاب هایی را که نام بردم اتفاقا با ترجمه حبیب الله خان خوانده ام، بخشی از خیال های بچگی خودم را به او مدیونم. ولی خب این دلیل آن نیست که یکی از او کیست ها را برای او می نویسم. این را می نویسم چون به نظرم او اولین آموزشگر ریاضی ایران به معنی مدرن آن است
حبیب الله صحیحی کیست
طبق معمول که آدم ها می آیند و می روند بدون اینکه جایی ثبت باشد که کی آمده اند و کی رفته اند و چرا رفته اند، از این تاریخ های حبیب الله هم خبری نداریم. ولی می شود با توجه به اتفاقاتی که او یا در متن آنها بوده است و یا در حاشیه آنها، یک حسی از اعداد مربوط به او گرفت. در سال ۱۲۹۰، مجلس شورای ملی قانونی را تصویب کرد که سی نفر را برای تحصیل بفرستند اروپا. امتحان برگزار شد و افراد انتخاب شدند و حدود نصف از آنها برای آموختن فن معلمی اعزام شدند. یکی از آنها عیسی صدیق بود که اسم او را در نوشته های اخیر من هی شنیده اید. یکی دیگر حبیب الله صحیحی که اسم او را هم اکنون می شنوید. از آنجا که سن شرکت کننده ها در امتحان اعزام حداقل پانزده و حداکثر بیست تعیین شده بود (تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران؛ حسین محبوبی اردکانی؛ ۱۳۷۹) ، حبیب الله خان در ۱۲۹۰ باید در نوجوانی یا اوایل جوانی بوده باشد
از آنجایی که ترجمه سفرهای مارکوپولو در سال ۱۳۵۰ منتشر شده، می توان حدس زد که او حدود هشتاد سال زندگی کرده باشد. حبیب الله از سال دوم مجله تعلیم و تربیت، یعنی از سال ۱۳۰۵، هر سال برای مجله می نویسد. در باره اینکه یک کتاب درسی باید چگونه باشد و فلان درس را در فارسی یا در علم الاشیا (که همان علوم خودمان باشد) را چگونه باید داد و حتی مقاله خیلی جالبی در مورد تعریف ضرب. این نوشتن ها تا سال ۱۳۱۸ بدون وقفه ادامه دارد. ولی به نظر می رسد، با زیاد شدن تعداد دکتر در ایران، هی جا برای او که «فقط» دارای دیپلم از دارالمعلمین فرانسه بود تنگ تر و تنگ تر می شد. شاید به همین دلیل است که وقتی نام او را در سالنامه سال ۱۳۲۲ دانشکده ادبیات دانشسرای عالی و سپس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران می یابیم، کنار نام او نوشته شده است معلم فرانسه. اما این آدمی که در نهایت به عنوان معلم فرانسه بازنشسته شد و چند کتاب ترجمه کرد، شاید می توانست به عنوان یک متخصص تعلیم و تربیت بازنشسته شود اگر مثل دیگر همدوره ای هایش، مثلا عیسی صدیق، تا دکترا ادامه می داد. تلاش او در حوزه تعلیم و تربیت خیلی قبل تر از اولین نوشته اش برای مجله تعلیم و تربیت و با نوشتن مقاله ای در نشریه اصول تعلیمات در سال ۱۲۹۷ یعنی حدود دو سه سال بعد از برگشتن از فرانسه آغاز شده بود
پرگرام را باید مراعات نمود
مقاله حبیب الله صحیحی در مواد پرگرام سال اول، با زیر عنوان، پرگرام را باید رعایت کرد، از این لحاظ جالب است که فضای آموزش در اول دبستان در آن سالها (یعنی آخرین دهه قرن سیزدهم هجری) برای ما ترسیم می کند. او می نویسد
کتابچه پرگرام را باز می نماییم و و ملاحظه می کنیم که علاوه بر تحصیلات فارسی چه چیزهای دیگری میتوانیم در سال اول به اطفال بیاموزیم. می بینیم که مواد، تاریخ جغرافی حساب اخلاق رسم نیز ذکر شده است که تدریس شود. حالا شاید به وزارت معارف و بما ایراد کنند که در کلاس ابتدایی چطور می توان حساب یا علم الاشیا یا جغرافی را تدریس نمود؟ آیا اطفال شش هفت ساله قابل فهم مواد مزبوره هستند؟
۱۴-۱۵ مجله اصول تعلیمات، شماره ۳. صص
فکرش را بکنید این فقط کمی بیشتر از صد سال پیش است و سوال این است که آیا باید در اول دبستان حساب یاد داد یا نه. و کاری که حبیب الله در باقی مقاله می کند این است که بگوید بله باید یاد داد و اینکه چگونه باید یاد داد. و در اینجاست که یهو یک کشف تاریخی اتفاق می افتد، برای من
یادتونه که در غلامحسین رهنما کیست خواندیم که حساب در اول دبستان یه بخش کوچکی از کتاب فارسی بود (در واقع فقط هفت صفحه.) یادتونه که سه صفحه و نصفی از این هفت صفحه مقدمه بود که حساب را باید چه جوری درس داد. خب. این صفحه ها را باید یه آدمی نوشته باشه. کی به نظرتون؟ این در خود کتاب اول دبستان معلوم نیست چون کتاب بدون نام نویسنده است. ولی خب، در پرگرام را باید مراعات نمود، یهو نویسنده پیدا می شود، چون اصولا هر دو متن یکی هستند. ولی کشف بعدی حتی هیجان انگیز تر است: اینکه این سه صفحه و نصفی در مورد آموزش حساب در اول دبستان در واقع بخشی از یک کتاب هستند با عنوان: دستور تعلیم حساب مقدماتی
دستور تعلیم حساب مقدماتی
کتاب دستور تعلیم حساب مقدماتی در سال ۱۳۰۰ شمسی نوشته شده است! کتاب کلا چهل صفحه است. مقدمه کتاب کم و بیش همان است که در کتاب فارسی آمده است و در مقاله پرگرام را باید مراعات کرد. بعد از مقدمه کتاب از عدد یک شروع می شود و عدد به عدد جلو می رود و می گوید چگونه باید آن عدد را درس داد. می توانید لینک به کتاب را در پایان نوشته بیابید. در اینجا طبق معمول خودم که هر وقت یک کتاب این چنینی می بینم یک ضرب می روم سراغ صفر و کنجکاوی می کنم که چگونه معرفی شده است، این بار هم می روم سراغ صفر. برای اینکه متوجه کار حبیب الله خان شویم، ابتدا خیلی سریع نگاهی به کتاب اول دبستان سال ۱۴۰۱ می کنم
معرفی صفر در اول دبستان ۱۴۰۱ با تفریق شروع می شود. سه تا داریم و سه تا بر میداریم، هیچی نمی ماند و جواب صفر است. این نگاه نه تنها کاملا غیر تاریخی بلکه باعث درگیر شدن مفهوم صفر و هیچی می شود و این درگیری برای ابد با آن بچه بیچاره می ماند
حبیب الله خان، صفر را اولین بار برای نمایش ده معرفی می کند و از آن فقط به عنوان یک علامت استفاده می کند. بعد این علامت را برای بیست تا نود هم استفاده می کند. نکته هیجان انگیز این است که بیست تا نود را اول به شکل دو عشره و سه عشره و تا نه عشره معرفی می کند و این امکان را فراهم می کند که مثلا دو عشره با سه عشره مثل دو و سه جمع شود و کلی از این بازی ها قبل از اینکه دو عشره نام بیست بگیرد و با دو و صفر نمایش داده شود. توجه کنید تا این مرحله، صفر تنها یک علامت است و هنوز به ارزش مکانی پیوند نخورده است. قسمت خلاقانه کار در تصویر زیر است که اولین جایی است که صفر به ارزش مکانی پیوند می خورد و نقشی بیشتر از یک علامت پیدا می کند
لطفاً به دستور تعلیم حساب مقدماتی نگاه کنید و از آن بیاموزید. سال نو حبیب الله خان صحیحی مبارک باشد که شایسته آن است. سال نو شما هم که هی اینها را می خوانید و از آنها می آموزید و من را با لذت خود شریک می کنید مبارک باشد که شایسته آنید
وای خدای من
باورم نمیشه صد سال پیش اینطوری فکر کرده
از این جالبتر اینه که شما چطوری پیداش کردید
و عجیبتر اینکه چطور هیچ اتصالی نیست؟ چرا هر کتاب روی شونههای کتاب قبلی ساخته نشده؟
و ترسناک این که کتاب بعدی چطوری میشه …
ممنون که مینویسید
سال نو براتون مبارک باشه بسیار
حتی اگر فقط همین یک کشف و یک نوشته هم سهمتون در بهبود آموزش ریاضی در ایران باشه، مبارکی برازنده شما است
امید که نوشتههاتون بسیار خوانده و استفاده بشه